امروزه عوامل استرسزا
و همچنين استرس، بخش مهمي در صنعت طيور محسوب می شوند. مديريت اين عوامل در جهت به
حداقل رساندن پاسخ طيور به آنها از اهداف بسيار مهم مديران كارآمد مزارع می باشد. در
واقع استرس به پرنده اجازه نخواهد داد تا تمامی توانايی های بالقوه خود را در رشد،
ضريب تبديل غذايی و توليد تخممرغ بروز دهند.
استرس همچنين توانايی
های پرنده در پاسخهای ايمنی را كاهش می دهند. در صنعت طيور مدرن، پرندگان به صورت
ادامه دار و متداوم تحت تأثير عوامل استرس زای مختلفی قرار می گيرند. اين عوامل استرسزا
می توانند سبب تغييرات هورمونی، كاهش ميزان پذيرش غذا، تغييرات متابوليسمی در تغذيه
و همچنين بروز مشكل در سيستم ايمنی پرنده شوند. با توجه به اينكه تأثيرات نامطلوب اين
عوامل افزاينده می باشند، در جهت كاهش تعداد و شدت اين عوامل، استراتژی های خاصی بايستی
در نظر گرفته شوند. مواد غذايی از شناختهترين مواد مؤثر بر نحوه پاسخ سيستم ايمنی
پرندگان به بيماری های مختلف می باشند. به طور معمول در خلال چالشهايی كه در مراحل
مختلف پرورش طيور ايجاد می شوند، مواد مغذی موجود در جيره غذايی در جهت رشد پرنده مصرف
نشده و به مسيرهای مختلفی منحرف می شوند. به عنوان مثال در خلال چالشهای ناشی از يک
بيماری خاص، پروتئينهای موجود در بدن پرنده شكسته شده و آمينواسيدها با انحراف از
مسير رشد صرف ساختن پروتئينهايی در جهت افزايش پاسخ ايمنی پرنده به آن بيماری خاص
می شوند. در خلال استفاده از اين آمينواسيدها، افزايش فاحشی در تعداد لنفوسيتها، پروتئينهای
فاز حاد و همچنين آنتی بادی ها خواهيم داشت.
در پروسه يک بيماری،
مكانيسم دفاعی مهمترين اولويت خواهد بود و تغذيه ای مناسب است كه كيفيت خوب و عملكرد
اين مكانيسم دفاعی را تضمين نموده و به پرنده كمک می كند تا در برابر بيماری به پيروزی
برسد. در هنگام درگيری با بيماری، تغذيهای مناسب خواهد بود كه تمامی نيازهای غذايی
بدن پرنده را در طول دوره چالش مرتفع سازد. اين نكته را بايستی مدنظر قرارداد كه ساخت
و تجويز اين گونه جيرهها نبايد محدود به دورههای چالش باشد واز اين گونه جيرهها
می توان به عنوان ابزاری در جهت پيشگيری از تأثيرات نامطلوب استرسهای مختلف، در سيستمهای
ايمنی پرندگان مورد استفاده قرار داد.
اين گونه جيرهها
از چندين راه پاسخ ايمنی پرندگان را بهبود می بخشند:
1- تكامل آناتوميكی
بافت لنفاوی
2- توليد موكوس
3- ساختن مواد
فعال ايمونولوژيكالی
4- تكثير سلولی
5- فعال سازی و
به گردش در آوردن سلولی
6- كشتن پاتوژن
های داخل سلولی
7- بهبود در روند
عادی سازی سيستم ايمنی پرندگان و متعادل كردن و تنظيم كردن فرآيند ايمنی
پس از يک بحران
پاتوژنيک نوعی پاسخ ايمنی صورت خواهد گرفت اين پاسخ می تواند به صورت يک فاز حاد، منظم
و يا يک التهاب ساده باشد. در برخی از موارد نيز اين پاسخ غيرمشخص ميباشد. اين گونه
پاسخها وابسته به ايجاد تغييراتی در مواد مغذی مورد استفاده در عضلات اسكلتی می باشد.
اين گونه تغييرات از اين جهت بايستی صورت بگيرند كه نقل و انتقال پروتئينها در سطح
سلولی و ماكرو مولكولی در چالشها به برخی از مواد مغذی نياز بيشتری دارند. جای هيچ
ترديدی باقی نمانده است كه پرندگان با جيره غذايی مناسب با بيماری ها بهتر كنار آمده
و پاسخ ايمنی بهتری را در چالشها از خود بروز می دهند. اين نكته به اثبات رسيده است
كه چالشهای ايمونولوژيكی در پرندگان می توانند ناشی از نقص و كمبود در جيره غذايی
ورودی پرندگان باشد.
اولويت بدن در
ساز و كارهای دفاعی، در هنگام روبرو شدن با عوامل بيماريزا استفاده از مواد مغذی است
و پرنده به منظور غلبه بر بيماری از حداكثر توان خود و مواد مغذی استفاده می كند. اگر
برخي از مواد مغذی در حد كمتر از نياز حيوان باشند، در زمان بيماری مقدار كافی ازماده
مغذی جهت مقابله با بيماری و تأمين نيازهای كل بدن فراهم نخواهد بود. سيستم ايمنی همورال
نسبت به هر آنتی ژن خاص، عكسالعمل خاص خود را نشان می دهد (karaca
و همكاران 1999).
با تحريک سيستم
ايمنی توسط پروتئين خارجی می توان عكسالعمل آنتی بادی بر ضد اين پروتئين را مشاهده
نمود. قدرت اين آنتی بادی به عنوان شاخصی از توانايی سيستم همورال در تحقيقات ايمونولوژيک
دامی و اكولوژی مورد استفاده قرار می گيرد (cheng
و همكاران 1991). ميزان پاسخ سيستم ايمنی براساس تنوع ژنتيكی و نيز تنوع
محيطی، كه عامل تغذيه را نيز در بر دارد، متغير خواهد بود (2002svensson
& sinervo). پاسخ قويتر نشان دهنده قدرت بيشتر فرد، در
مقابل عامل بيماريزای خارجی است و بنابراين پاسخ آنتی بادی بدست آمده دارای همبستگی
مثبت با مقاومت عمومی فرد در مقابل بيماری ها می باشد (2001 همكاران و svensson)بنابراين با استفاده
از مواد مغذی به ميزان كافی، می توان اين پاسخ را به حد بهينه رساند.
اثر پاسخ ايمنی
بر روی تغذيه:
پاسخ ايمنی می
تواند به 2 پايه گوناگون تقسيم شود. ايمنی غيراختصاصی موجب حفاظت بدن ميزبان می شود
كه اين حفاظت توسط محدودكردن عوامل بيماريزا و يا با آماده كردن بدن ميزبان در جهت
ايجاد شرايط محيطی نامناسب برای گروه وسيعی از عوامل بيماريزا می باشد. سدهايی كه در
جهت جلوگيری از ورود و بقای عوامل بيماريزا ايجاد می شود شامل: پوست، لايه موكوسی لوله
گوارشی و يا توسط ملكول هايی مثل (آگلوتينين) Agglutinins
پرسيپتين (رسوب كننده) Precipitines،
پروتئينهای مرحله حاد، ليزوزيم و غيره می باشد. اين نوع ايمنی غيراختصاصی می باشد
زيرا هدف خاصی برای مبارزه با يک عامل خارجی مخصوص را در برنامههای خود ندارد. تعداد
انبوهی از عوامل پاتوژن موجب پاسخ ايمنی يكسانی می شوند هنگامی كه يک باكتری وارد بدن
می شود اولين پاسخ ايجاد شده همان التهاب می باشد.
اين اثرات به صورت
سيستميک در بدن ميزان روی می دهد و می تواند در سراسر بدن نيز اين اثر را بگذارد. تب،
سوء هاضمه و كم اشتهايی تماماً مثالهايی از byproductهای پاسخ
التهابی می باشند. سلولهايی كه در ايمنی غيراختصاصی دخيل هستند شامل سلول های كشنده
طبيعی و سلول های پيش التهابی مانند ماكروفاژها می باشند. همچنين شامل مونوسيتها، نوتروفيلها
و هتروفيلها می باشد. التهاب در نتيجه يک سری پاسخهای رفتاری، ايمنولوژيكی و متابوليكی
رخ می دهد. نتيجه اين پاسخ ها كاهش نرخ رشد، تحليل ماهيچههای اسكلتی، كاهش اشتها،
ناخوشی عمومی و در نهايت مرگ خواهد شد.
مشاهده اين رفتار
را می توان با استفاده از ليپوپلی ساكاريد باكتريايی مشاهده كرد. اين مدل اجزای ديواره
سلولی باكتری ها، اثرات عفونت های باكتريايی را تقليد می كند. اگر چه ليپوپلی ساكاريدها
استريل می باشند. بدن ميزان LPS را به عنوان
يک موجود خارجی در نظر می گيرد و شروع به پاسخ های التهابی می كند. اگر چه عدم پاسخگويی
نيز به علت آنكه LPSها يک
جسم مضر نيستند اثرات مخربی به همراه نخواهد داشت.
اثرات التهابی
می تواند اثرات بسيار زيادی در جهت كاهش محصولات حيوانات ايفا كند. به نظر می رسد آنتی
بيوتيک ها در جهت كاهش نياز به پاسخهای التهابی در هنگام مواجهه با باكتری ها به ما
كمک می كنند (Roura,1992).
پس از پاسخهای
التهابی، حيوانات اغلب مجبور به تحمل رشد جبرانی می شوند، در خلال اين عمل، مواد مغذی
مورد نياز حيوان افزايش می يابد.
دومين حالت پاسخگويی
ايمنی، پاسخگويی اختصاصی سيستم ايمنی می باشد. در اين حالت ملكولهای خاصی مثل ايمنوگولبينها
ساخته می شوند تا در جهت مقابله با آنتی ژنهای بسيار خاص عمل كنند. ايمنی اختصاصی
توسط پاسخهای اختصاصی ميزبان عمل می كند مانند ايمونوگلوبينهای سلولهای B
و همينطور پاسخهای سلولی مانند سلولهای واسطه T،
اين نوع پاسخها بسيار متمركز عمل می كنند. از اين رو دفاع با استفاده از ايمنی اختصاصی
به خاطر واكنش تنها با عامل بيماريزا، موجب اثرات مستقيم در كل بدن حيوان نخواهد بود.
نظم تغذيهای
سيستم ايمنی:
مواد مغذی برای
ساختن سدهايی در جهت حفاظت سلولها و بافتها در برابر عوامل مهاجم خارجی مورد نياز هستند.اين
سدها به عنوان ايمنی غيراختصاصی و شامل پوست و تمام سدهای فيزيكی ديگر می باشد.
برخی مواد مغذی
دارای اهميت بخصوصی در پيشرفت اوليه سيستم ايمنی می باشند. سطوح ويتامينA
برای ايجاد بهترين حالت ايمنی خيلی بيشتر از حالتی است كه ما فقط به
مقدار رشد و ضريب تبديل غذايی اهميت می دهيم. اين نشان می دهد كه اگر ما به دنبال يک
سيستم كامل هستيم می بايست سطوح ويتامين A
بيشتری را نسبت به حالتهای عادی به كار ببريم(Sklan
etal. 1991,Friadman and Sklan 1997).
ديگر مواد مغذی
كه در پيشرفت سيستم ايمنی نقش بسيار مهمی را ايفا می كنند عبارتند از: لينولئيک اسيد،
آهن، سلنيوم و بعضی از ويتامينهای گروه ب
(klassing, 1998).
قسمت اعظم پيشرفت
سيستم ايمنی در اواخر جوجهكش و اوايل زندگي جوجه رخ ميهد. از اين رو وضعيت سيستم
تغذيه مادر اثر مهم را بر روي سيستم ايمني جوجه ميگذارد.اگر چه پاسخگويي به عوامل
عفوني احتياج به مكانيسمهاي بسيار پيچيدهاي دارد و عوامل واسطة بسيار زيادي را نيز
دارد ولي مقدار واقعي موادي كه در اين پاسخگويي شركت ميكنند بسيار كم است. وزن لكوسيت
ها چيزي در حدود 0/42درصد وزن بدن جوجه محاسبه ميشود. مقدار كامل وزن آنتيبادي هاي
موجود در بدن نيز در حدود 0/1درصد وزن بدن آنها محاسبه ميشود و اين مقدار هم تنها
در هنگام مواجهه با عوامل بيماريزا قابل مشاهده و اندازهگيري ميباشد (Klassing
1998).
مقدار زيادی از
تقاضای مورد نياز برای جيره غذايی در طول يک مبارزه بين سيستم ايمنی و عوامل بيماريزا
از سوی لكوسيت ها نيست بلكه از جانب پاسخگويی مرحله حاد می باشد. اين پاسخ اندكی پس
از قرار گرفتن در معرض ايمنوژن بروز می كند و بوسيله ساختن پروتئينهای مرحله حاد كه
بوسيله كبد و... توليد می شود. (Grimble
1996,1998,Moldawer and Copeland 1997).
ايمنی تغذيهای
به توزيع مواد مغذی مشخص در بدن فرد ميزبان در جهت محدود كردن تاخت و تاز عوامل بيماريزا
بر می گردد. سودمندی اين استراتژی را می توان به اين صورت نشان داد كه بالا بردن آهن
در پلاسمای خون باعث از بين رفتن و مرگ و مير اشرشياكولی می شود(Tuff
and Nackels 1991).
در قسمتی از پاسخگويی
مرحله حاد، آهن و روی از گردش عمومی خارج می شوند و اين محدوديت به عوامل پاتوژن بسيار
ضربه می زند.
Hormonal
milien Immune cells دارای گيرندهايی برای انواع زيادی
از هورمون ها كه با جيره تنظيم می شوند می باشند كه شامل انسولين، فاكتورهای رشد شبه
انسولين، گلوكاگن، تيروكسين و كورتيكوسترون می باشد (Klassing
1998)
بهبود در هردو
نوع سلول واسطه و پاسخ ايمنی در يک مدت محروميت كوتاه مدت (12 تا 24 ساعت) قابل مشاهده
است. محدوديتهای غذايی بلندمدت موجب آسيب رساندن به سلولهای واسطه می شود.
اهمیت مواد مغذی:
پيچيدگی زياد پاسخ
ايمنی مستلزم داشتن مولكول های مرتبط بسيار زيادی می باشد. اين واسطهها بوسيله مواد
مغذی كه توسط ميزبان خورده می شود، مشتق می شوند. ايكوسانوئيدها از اسيدهای چرب اشباع
نشده 20 كربنه تشكيل شدهاند. اين تقسيمات از خانواده n-6
اسيدهای چرب اشباع نشده (PUFA)
در زمينه فعاليتهای پيش التهابی، بسيار قويتر از آن هايی هستند كه از خانواده PUFA
n-3 مشتق شدهاند.
جيرهای كه با
PUFA n-3 غنی شده است
باعث كاهش چشمگيری در پاسخ های التهابی نسبت به Eimeria
tenella می باشد (1997 Korver).
همچنين ويتامين
های E،DوA
دارای نقش تنظيم كنندگی در سيستم ايمنی می باشد (cook,1991).
فعاليت اجزای سلولی سيستم ايمنی دارای نتايج
زيان باری از جهت ايجاد ملكول های مخرب در Microenvironmet
می باشد. اين ملكول ها توسط بدن و در جهت مبارزه با عوامل بيماريزا ساخته
می شوند ولی در اغلب موارد به سلول های ميزبان نيز ضربه می زنند. اغلب اين ملكول ها
دارای پايه اكسيژنی می باشند، فعاليت ويتامين های CوE
با همديگر و به عنوان يک آنتی اكسيدان موجب حفاظت سلول ها در برابر آسيبهای
ROS می باشد. جيره
حاوی سيستئين موجب اتحاد در مورد آنتی اكسيدان گلوتاتيون می شود. همچنين جيرهای كه
دارای نقص در مورد سولفور-آمينواسيد باشد می تواند اثرات پيش اكسيدانی در مورد In-vivo
می باشد (Grimble1996).
بوسيله افزايش
توانايی ميزبان در مورد حفاظت در مقابل ROS،
می توان جوابگويی بسيار شديدتری را در هنگام مواجهه با عوامل بيماريزا (Pathogene)
ايجاد كرد.
افزايش حجم و فضای
معده تنها موجب افزايش مصرف خوراک در دام نمی باشد، بلكه ما همزمان دارای افزايش قابل
توجهی باكتری در اين فضا خواهيم بود كه ممكن است بيماريزا يا غيربيماريزا باشند. بدن
می بايست تعادلی را بين اين دو نوع باكتری ايجاد كند و اين تعادل موجب جذب بهتر مواد
مغذی در فضای معدی می باشد. تركيب شيميايی جيره موجب عوض شدن جمعيت ميكروبی معده می
باشد كه اين موضوع با افزايش گرانروی هضمی صورت می گيرد و يا موقعی روی می دهد كه تنها
مواد غذايی خاصی در جيره توسط باكتری های مشخص مصرف می شوند.
اثر مدت محروميت
از خوراک بر سيستم ايمنی:
به طور معمول محدوديت
غذايی شديد در دوره پرورش مرغهای مادر گوشتی به عنوان راه كاری جهت افزايش سودمندی
و زنده مانی آنها به كار می رود (Katanbaf 1989).
رژيمهای محدوديت غذايی منجر به بهبود مقاومت به انواعی از بيماریهای عفونی می شود.
علاوه بر بهبود پاسخ ايمنی هومورال، قسمتی از بهبود نتيجه جلوگيری از تحليل غدد تيموس
و بورس است كه به طور طبيعی همراه با افزايش سن بروز می كند می باشد (Klasing
1998).
گزارش شده است
كه مكانيسمهای ايمونولوژيكی تقريباً به خوبی با گرسنگی تعديل می شوند و طی دورههای
گرسنگی و كمبود مواد غذايی به طور معنی داری امراض را كاهش می دهند (Zulkiai1994).
به همين دليل اغلب از يک دوره كوتاه مدت 4 تا 8 ساعته محروميت از خوراک برای افزايش
پاسخ ايمنی همورال به واكسنها در صنعت طيور استفاده می شود (klasing
1998).در جوجههايی كه در معرض دورههای كوتاه مدت
12 تا 24 ساعته محروميت از خوراک قرار گرفته بودند و هر دو پاسخ ايمنی با واسطه سلولی
و نيز توليد آنتی بادی افزايش يافت. محدوديت يا گرسنگي طولانی مدت می تواندبه دنبال
افزايش سطح كورتيكوسترون، اثرات مضری بر پاسخ ايمنی داشته باشد (Klasing
1998).به خوبی مشخص شده كه دورههای طولانی گرسنگی
با افزايش شديد كورتيكوسترون، موجب تخريب عمل ترشح آنتی بادی و نيز ايمنی با واسطه
سلولی می شوند (Klasing 1984). اعمال محدوديتهای
كوتاه مدت (24-12 ساعت) موجب بالا رفتن پاسخ جوجه هايی كه دارای تغذيه در حد كافی می
باشند نسبت به واكسيناسيون می باشند(cook
1991).
منبع:
http://www.arshiadarou.com/pages/default.aspx?mode=show&id=tagziyaeh